Who am I…?/چیستم …؟

There is no inception to my vagrancy,

And no end to my loneliness

Oh Eve,

Oh Eve

What was your sin?

Which left me in a wandering state for centuries

Bewildered

In the immense world

I’ve lost my identity

And my femininity is hidden

In grandmother’s backpack

Grandfather curses me for the fault of not obeying my husband

And grandmother advises me to be submissive to him

Judge’s verdict is to follow him

And my mother weeps

Due to a contradiction of a historical concept

Which is unknown and reversed

For me,

As a witness to a crime

My words would not be worth even a penny

And my daughter

Wanders in different contexts and contents

Who am I Eve?

Who am I…?

I burn like a woman

Fight like a man

And cry like a child

It’s been centuries

That your soul has penetrated me

And for centuries

You have rationalised my captivity

With holy words

And the little Eves

Are disapproving of me!

Oh Eve

The mother of the world

With the repeated and endless birth

Repeating the soul of femininity

Along the route of captivity

I am repeated

I am executed

And you seem to appear

But

Once more

It is Prophet Adam that appears!

آوارگی ام را آغازی نیست

و تنهایی ام را پایانی …

آی حوا حوا

گناهت چه بود

که قرنها

 سرگردانی مرا در پی داشت ؟

سرگشته

در بیکران گیتی

هویتم را گم کرده ام

و زنانگی ام را

در بقچه ی مادر بزرگ

                    پنهان

پدر بزرگ نفرینم می کند

به گناه عدم اطاعت از همسرم

و مادر بزرگ نصیحتم

به فرمانبرداری از او

قاضی محکومم به تبعیت

و مادرم اشک می ریزد

در تناقض مفهومی تاریخی

که باژگونه است و نامعلوم

برای من

قاضی محکومم به تبعیت

و مادرم اشک می ریزد

در تناقض مفهومی تاریخی

که باژگونه است و نامعلوم

برای من

که شهادتم در جنایت نیز

      به پشیزی نمی ارزد

و دخترم

که سرگردان مفاهیم است و مضامین

 چیستم حوا ؟

چیستم؟

که زنانه می سوزم

مردانه می جنگم

و کودکانه می گریم ؟

****

روح تو قرن هاست در من حلول کرده

و تو قرن هاست اسارتم را

                 با واژگان مقدس

                           تطهیر می کنی

و حواهای کوچکی

که مرا تقبیح !

*****

آه حوا

ای مادر جهان

با زایش مکرر بی پایان

روح زنانگی را

در امتداد خط اسارت

            تکرار می کنی

تکرار می شوم

بردار می شوم

و تو انگار

پدیدار می شوی

اما

دوباره حضرت آدم

نمودار می شود

****